!؟
انگشتت فقط جای یک حلقه دارد...
دلــــــت را
دست به دست میکنی برای چه ؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
فقط کافیه دل نبندی ...
اون وقته که جا واسه همه باز میشه !!!
تنها حلقه ای که همواره با من بود وهست
این است که او از لای این شب بوها وپای ان کاج بلند پیداست و حلقه دوستی اش بر انگشتانم نمایان
مطلب آخرم رو نوشتم
اگه تونستی بخونش
ممنون
پاسخ:چشـــــــــم
تو باشي منم باشم..
کف اتاق سنگ باشه سنگ سفيد....
من توروبغلم کنم که نترسي...که سرد ت نشه..که نلرزي..
اينجوري که تو تکيه دادي به ديوار..پاهاتم دراز کردي..
منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکيه دادم..
با پاهات محکم منو گرفتي ..دو تا دستتم دورم حلقه کردي..
بهت مي گم چشماتو مي بندي؟
ميگي اره بعد چشماتو مي بندي ...
بهت مي گم برام قصه مي گي ؟ تو گوشم؟
مي گي اره بعد شروع مي کني اروم اروم تو گوشم قصه گفتن..
يه عالمه قصه طولاني و بلند که هيچ وقت تموم نمي شن..
مي دوني؟
مي خوام رگ بزنم..رگ خودمو..مچ دست چپمو....يه حرکت سريع..
يه ضربه عميق....بلدي که؟
ولي تو که نمي دوني مي خوام رگمو بزنم ..تو چشماتو بستي ..نميدوني
من تيغ رو از جيبم در ميارم..نمي بيني که سريع مي برم...نمي بيني
خون فواره مي زنه..رو سنگاي سفيد..نمي بيني که دستم مي سوزه
و لبم رو گاز مي گيرم که نگم آخ که چشماتو باز نکني و منو نبيني..
تو داري قصه مي گي..
دستمو مي ذارم رو زانوم..خون مياد از دستم ميريزه
رو زانوم و از زانوم ميريزه رو سنگا....قشنگه مسير حرکتش..
حيف که چشمات بسته است و نمي توني ببيني..
تو بغلم کردي...مي بيني که سرد شدم...محکم تر بغلم ميکني که گرم بشم..
مي بيني نا منظم نفس مي کشم...تو دلت ميگي آخي دوباره نفسش گرفت.
مي بيني هر چي محکم تر بغلم مي کني سرد تر ميشم....
مي بيني ديگه نفس نمي کشم...............
چشماتو باز ميکني مي بيني من مردم...
مي دوني ؟ من مي ترسيدم خودمو بکشم از سرد شدن ....از تنهايي مردن..
از خون ديدن....وقتي بغلم کردي ديگه نترسيدم....
مردن خوب بود ارومه اروم...
گريه نکن ديگه.....من که ديگه نيستم چشماتو بوس کنم بگم خوشگل شديا
بعدش تو همون جوري وسط گريه هات بخندي....
گريه نکن ديگه خوب؟ دلم مي شکنه..
گل من گريه نكن ....ميدونم سخته ولي...
نميدونم بعد از من چه كسي قرار جاي منو بگيره نميدونم اين اتفاق زود ميوفته يا نه ....خيلي دير... فقط هركسي كه داره جاي منو ميگيره بهش بگو كه مواظب گل من باشه...
اسمتو گذاشتم جونم كه اگر بودي باهات باشم و..اگر نبودي منم نباشم
++فکذمیکردم وبت فیلتر شده
10taaaaaaaaS!
albatte che 10 ta che 100 ta
mohem ine ke ta akharesh hamash khali mimoone...
albate delam shode ghazie angoshtar ke faghat yeki ja dare!
eyval eyval
migamaaa age vaght kardiii khodet ham ye sariii be webile ma bezan!
montazeri man biam badesh to biay???
baz khoobe to narafti soraghee dars o mashhhgh!!
man ke harchi linkidam tizhoosh azab daroomad!
omidvaram to dolati bashi!
he!
felan!
پاسخ:آخـــــــــی ! گنـاهم داری امیر...!منم کمی از تیزهوشا ندارم...نمونه ام..!!!!!ولــــــــی وبمو رها نمیکنم به حال خودش... میام حتما میام
.gif)
خیلی این پستت و دوست داشتم
.gif)
ازینکه به وبلاگم سرزدی ازت ممنونم
اگه باتبادل لنک موافقی بهم خبربده
بای تاهای
پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه
مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت
پدرم لبخندی زد و گفت :
یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!
... ... ... ... یادته نمی تونستی ...
یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...
اشک تو چشمام جم شد ...
نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !
پاسخ:آره راس گفتی....ایـــــول